شعر زیبای به ایل خویش باید باز برگردم سروده سید شاهرخ موسویان

به ایل خویش باید باز برگردم
(سید شاهرخ موسویان) 

به ایل خویش باید باز برگردم
دل چشمه اگر اینگونه می جوشد
ز شوق دیدن بانوی زیبائیست
که با مَشک آمده تا آب برگیرد.

و چادرها اگر اینسان سیه پوشند
ز سوگ آرشی یا رستمی در خاطرات زنده ی ایل است
که شاید مُرده باشد قرنهای پیش.
برای ایل، هرگز داغها، کهنه نمیگردد... 

که می گوید به هر جا پا گذاری

آسمان آن همین رنگ است...؟!

من از این شهرِ دوداندود

که رنگ آسمان آن

فقط در شعرها آبی است…

بیزارم!

 *  

به ایل خویش باید باز برگردم

در آن جا آسمان سینه ها آبی است ...

در آنجا مردمی هستند 
که حتی شیهه ی اسبانشان، آبی است

من آنجا دیده ام یک رنگرز را ظهرهنگامان
که پَشمِ مشتری را تویِ دیگ آسمان می ریخت

*
به ایل خویش باید باز برگردم
دل چشمه اگر اینگونه می جوشد
ز شوق دیدن بانوی زیبائیست
که با مَشک آمده تا آب برگیرد.

و چادرها اگر اینسان سیه پوشند
ز سوگ آرشی یا رستمی در خاطرات زنده ی ایل است
که شاید مُرده باشد قرنهای پیش.

برای ایل، هرگز داغها، کهنه نمیگردد...

*
شنیدم دوش، میشِ مَش حسن زائید
و میش از شوق زائیدن سرِ زا رفت
و گرگی نیز تاگاهِ سحر از شوق آن زایش
عمیقاً زوزه سر می داد

بنازم بزم شیرین محبّت را 

که میش و گرگ، شوق مشترک دارند.

*
کنار آتشی پُرشرم،
که شبها می فروزد دختری در ایل 
برای هفتمین دفعه
پدر افسانه ی فرهاد و شیرین را برای بچه های خویش می گوید
و آنها هم برای هفتمین دفعه
برای غربت و تنهایی فرهاد می گریند...

و تنها در شب ایل است
که هرگز قصه های عشق، تکراری نمی گردد!

*
من این را دیده ام در شهر
که مردی حرف چوپان را نمی فهمید
و این را دیده ام در ایل
که بزها نی لبک را نیز، در دستان چوپان، خوب می فهمند

*
به ایل خویش باید باز برگردم 
در آنجا مرز خونینِ حماسه با غزل، چون موی، باریک است

لب چشمه شنیدم عاشقی با یار خود می گفت:

«تمام هستی ام مال تو غیر از این تفنگ کهنه ی سَر پُر»

*
عجب جایی است جای ایل
که آنجا لاله های واژگونِ سرخ
ز شرم دیدنِ اندام لُخت دشت
به زیر افکنده سرها را

*
به ایل خویش باید بازبرگردم
به آنجایی 
که پونه با مشامِ مار دشمن نیست

به آنجایی 
که جنهایش نمی ترسند از تکرارِ «بسم الله»

به آنجایی
که سگ هایش نمی افتند دنبال گداهایش

ز شهر آبدزدکها دلم خون است
به ایل خویش باید بازبرگردم
به اصل خویش باید باز برگردم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد